تو کز نجابت صدها بهار لبريزی
چرا به ما که رسيدی هميشه پاييزی؟
ببين! سراغ مرا هيچکس نمیگيرد
مگر که نيمه شبی، غصهای، غمی، چيزی
تو هم که میرسی و با نگاه پُر شورت
نمک به تازه ترين زخم هام می ريزی
خلاصه حسرت اين ماند بردلم که شما
بيايی و بروی ، فتنه برنيانگيزی
بخند ! باز شبيه هميشه با طعنه
بگو که: آه! عجب قصهی غمانگيزی
بگو که قصد نداری که اذيتم بکنی
بگو که دست خودت نيست تا بپرهيزی
ولی.. . ببين خودمانيم مثل هر دفعه
چرا به قهر، تو از جات برنمیخيزی؟
نشستهای که چه؟ يعنی دلت شکست؟همين؟
ببينمت... ولی انگار که اشک میريزی
عزيز گريه نکن ، من که اولش گفتم:
تو از نجابت صدها بهار لبريزی
بـــــــهــــــــــــــار من گـــــــذشتـــــــــــــه شــــــــــايد ...
چرا به ما که رسيدی هميشه پاييزی؟
ببين! سراغ مرا هيچکس نمیگيرد
مگر که نيمه شبی، غصهای، غمی، چيزی
تو هم که میرسی و با نگاه پُر شورت
نمک به تازه ترين زخم هام می ريزی
خلاصه حسرت اين ماند بردلم که شما
بيايی و بروی ، فتنه برنيانگيزی
بخند ! باز شبيه هميشه با طعنه
بگو که: آه! عجب قصهی غمانگيزی
بگو که قصد نداری که اذيتم بکنی
بگو که دست خودت نيست تا بپرهيزی
ولی.. . ببين خودمانيم مثل هر دفعه
چرا به قهر، تو از جات برنمیخيزی؟
نشستهای که چه؟ يعنی دلت شکست؟همين؟
ببينمت... ولی انگار که اشک میريزی
عزيز گريه نکن ، من که اولش گفتم:
تو از نجابت صدها بهار لبريزی
بـــــــهــــــــــــــار من گـــــــذشتـــــــــــــه شــــــــــايد ...
نظرات شما عزیزان:
سلام از وبت خوشم اومد بخصوص از حرفای عاشقانه نویسنده تونایی چون تو نباید وبلگشو خالی بزاره افسوس خوردم که چرا مطالب زیبات کم وبازدید کنندگانت کم حتما به وبم سری بزن چون نظرات ادمای مثل تو می تونه در بهتر شدن وبلاگم کمکم کنه منم بتونم کمک می کنم اردت مند شما رضا
سلام .خوبی؟خیلی وقته نیومدم سر بزنم.معذرت.اما حالا اومدم بدو نظر بذار که دلم شاد شه بعد اینهمه مدت که اومدم
نوشته شده در جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, ساعت
14:25 توسط علی نيکنام| يک نظر |
Design By : Night Melody |